انوشه انصاری رفت فضا تا به رویای کودکی خودش حقیقت بده .
این وسط باز غرور ملی خیلی از ایرانی ها قلنبه شد. زیاد خوندم و شنیدم که ایرانی ها از اینکه اولین زن توریست فضایی ایرانی هست احساس افتخار کردند و درکنارش هم خیلی ها گفتند اگه این خانوم به جای صرف این همه هزینه برای یه سفر پولش رو برای کارهای خیریه داده بود چی میشد.
اول اینکه من یکی خیلی درک نمیکنم موفقیت این خانوم چه ربطی به ایرانی بودنش داشت. مثلن اگه ایران مونده بود با همه هوش و تلاشش چقدر امکان موفقیتش بود. یعنی با صد برابر این تلاش هم میتونست به همچین موقعیتی برسه. من یکی که شک دارم.
البته که وقتی اسم ایران جایی غیر از مسایل هسته ای و نقض حقوق بشر و تروریست میاد باعث خوشحالی ه و باعث میشه سرمون رو بالا بگیریم اما خودمون رو گول نزنیم دیگه، این همه پیشرفت یه علتش هم محل زندگی خانوم انصاری ه.
بعد هم راستش نمیدونم چرا بعضی ها فکر میکنند که اگه کسی پول و ثروتی داره باید حتمن کار خیر انجام بده تا به عنوان یه انسان شناخته بشه و هزینه ثروتش مشروعیت پیدا کنه. چرا فکر میکنند بقیه حتمن موظفند که به بدبختی های دیگران فکر کنند یعنی بدون انجام کار خیر چیزی از انسانیت آدم کم میشه و ارزش موفقیت آدم پایین میاد؟
این اصلن به این معنی نیست که بخوام زحمت و ارزش کار کسانی که برای بهتر شدن وضع دیگران از خواسته های خودشون میگذرند زیر سوال ببرم فقط میگم اگه یه نفر نخواست به این مسایل توجه کنه هم چیزی از ارزش موفقیتش کم نمیشه.
از نظر من این خانوم انصاری یه زن یا اگه نخوام مرز جنسی بذارم یه انسان موفق ه که با تلاش خودش به ثروت رسیده و حداقل به من یکی نشون داد که آدمیزاد میتونه با سعیش به آرزوهاش برسه حتی اگه این آرزو رفتن به فضا باشه.
یه وقتایی فکر میکنم اگه خیلی از ما ایرانی ها به جای دلسوزی کردن برای دیگران( که در صد زیادیش تظاهره) فقط به فکر پیشرفت خودمون بدون خراب کردن دیگران و بدون دودوزه بازی و ریا و تقلب بودیم، شاید وضعیت ایران خیلی بهتر از اینی بود که الان هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر