دقت کردن تو رفتارهای آدمها برای من هم مثل خیلی های دیگه یه جور سرگرمی هست.
یکی از چیزهایی که چند وقتی هست از این زیر نظر گرفتن آدمهای اطرافم متوجه شدم تیک های عصبی ژاپنی هاست.
یادم میاد ایران که بودم تیکهای عصبی که مردم داشتند بیشتر اینها بود: یا با خودشون حرف میزدند یا کسانی که هی انگشتاشون رو می شکوندند یا پاشون رو مرتب تکون میدادند.
با همین یکم دقت فهمیدم تعداد ژاپنیهایی که تیک عصبی دارند از ایرانی ها خیلی بیشتره.
شاید دلیلش این باشه که اصولن ماها خیلی راحتتر احساساتمون مثل خشم یا شادی رو بروز میدیم و ژاپنی ها به خاطر ادب اجتماعی خاصی که دارند و باور به خودداری شون کمتر احساساتشون رو نشون میدند و خیلی هاشون اصلن بلد نیستند این کار رو بکنند.
دیروز پرزنتیشن دفاعیه فارغ التحصیلی بچه های فوق لیسانس گروهمون بود. من هم همراه بقیه گروه و یه سری از استادها و دانشجوهای دیگه شرکت کردم.
از اونجایی که خیلی از پرزنتیشن ها رو به خاطر ژاپنی بودن نمیتونستم دنبال کنم سرگرم دقیق شدن به رفتارهای بقیه شدم.
میتونم بگم از اون جمع آقایون ارایه دهنده ها و شنونده ها - غیر از اونهایی که خواب بودند- شاید یکی دو نفر بودند که هیچ تیک عصبی نداشتند.
یکی هی سرفه های کوتاه میکرد؛ یکی با انگشتاش ور میرفت؛ یکی هی با خودکار میزد رو پاش؛ یکی هی خودکار رو دور دستش میچرخوند؛ یکی پشت سر هم پلک میزد؛ یکی هی بیخودی میخندید؛ یکی پاشو تکون میداد؛ یکی هی با یه تیکه موش ور میرفت؛ یکی هی زیپ کتش رو میکشید پایین و میداد بالا و ...
بین استادها فقط استادم بود که خیلی دقیق و بدون هیچ تیکی داشت به حرفهای دانشجوها گوش میکرد.
ژاپنی های بسیار آدمهای تودار و خجالتی هستند. چیزی که من متوجه اش شدم اصولن روش تربیتی شون تو مدرسه ها و خونواده ها این هست که جلوی سرکشی از هر نوعی که باشه گرفته میشه و حتی بچه های باهوشی هم که میخواند ابراز وجود کنند تا میشه جلوشون وایمیستند تا بتونند یه جامعه یکدست تر داشته باشند.
بعضی وقتها فکر میکنم شاید چون این ژاپنی ها آدمهایی هستند که اگه جلوی سرکشی هاشون گرفته نشه برمیگردند به همون دوران سامورایی برای همین هست که حاکمانشون سعی در کنترلشون دارند.
آخر جلسه سرگیجه گرفته بودم از دنبال کردن تیکهای این ژاپنی ها!
تنهايی مردی ژاپنی-جايزه نخست بخش مجموعه عکس زندگی روزانه: ديويد گاتن فلدر، آمريکا (آسوشيتد پرس)
منبع عکس سایت فارسی بی بی سی
یادم میاد ایران که بودم تیکهای عصبی که مردم داشتند بیشتر اینها بود: یا با خودشون حرف میزدند یا کسانی که هی انگشتاشون رو می شکوندند یا پاشون رو مرتب تکون میدادند.
با همین یکم دقت فهمیدم تعداد ژاپنیهایی که تیک عصبی دارند از ایرانی ها خیلی بیشتره.
شاید دلیلش این باشه که اصولن ماها خیلی راحتتر احساساتمون مثل خشم یا شادی رو بروز میدیم و ژاپنی ها به خاطر ادب اجتماعی خاصی که دارند و باور به خودداری شون کمتر احساساتشون رو نشون میدند و خیلی هاشون اصلن بلد نیستند این کار رو بکنند.
دیروز پرزنتیشن دفاعیه فارغ التحصیلی بچه های فوق لیسانس گروهمون بود. من هم همراه بقیه گروه و یه سری از استادها و دانشجوهای دیگه شرکت کردم.
از اونجایی که خیلی از پرزنتیشن ها رو به خاطر ژاپنی بودن نمیتونستم دنبال کنم سرگرم دقیق شدن به رفتارهای بقیه شدم.
میتونم بگم از اون جمع آقایون ارایه دهنده ها و شنونده ها - غیر از اونهایی که خواب بودند- شاید یکی دو نفر بودند که هیچ تیک عصبی نداشتند.
یکی هی سرفه های کوتاه میکرد؛ یکی با انگشتاش ور میرفت؛ یکی هی با خودکار میزد رو پاش؛ یکی هی خودکار رو دور دستش میچرخوند؛ یکی پشت سر هم پلک میزد؛ یکی هی بیخودی میخندید؛ یکی پاشو تکون میداد؛ یکی هی با یه تیکه موش ور میرفت؛ یکی هی زیپ کتش رو میکشید پایین و میداد بالا و ...
بین استادها فقط استادم بود که خیلی دقیق و بدون هیچ تیکی داشت به حرفهای دانشجوها گوش میکرد.
ژاپنی های بسیار آدمهای تودار و خجالتی هستند. چیزی که من متوجه اش شدم اصولن روش تربیتی شون تو مدرسه ها و خونواده ها این هست که جلوی سرکشی از هر نوعی که باشه گرفته میشه و حتی بچه های باهوشی هم که میخواند ابراز وجود کنند تا میشه جلوشون وایمیستند تا بتونند یه جامعه یکدست تر داشته باشند.
بعضی وقتها فکر میکنم شاید چون این ژاپنی ها آدمهایی هستند که اگه جلوی سرکشی هاشون گرفته نشه برمیگردند به همون دوران سامورایی برای همین هست که حاکمانشون سعی در کنترلشون دارند.
آخر جلسه سرگیجه گرفته بودم از دنبال کردن تیکهای این ژاپنی ها!
تنهايی مردی ژاپنی-جايزه نخست بخش مجموعه عکس زندگی روزانه: ديويد گاتن فلدر، آمريکا (آسوشيتد پرس)
منبع عکس سایت فارسی بی بی سی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر