بوسه

هنوز مست خوابم. خودش رو از توی رختخواب کنارم کشیده بیرون وصدای بازی هر روزش وقتی از خواب بیدار میشه بالای سرم میاد. با یه چشم باز و یه چشم بسته همراهش میشم و آواهاش رو تکرار میکنم. گاهی هم میگم خیلی با مزه است و الکی میزنم زیر خنده. بهم نگاه میکنه و اون هم میخنده.
باز میخندم و وسط خنده ها قربون-صدقه اش میرم. سرش رو میاره بالا. مستقیم بهم نگاه میکنه خودش رو میکشه طرفم و لبهای کوچولوش رو از هم باز میکنه و میذاره روی لپم. نه گاز نمیگیره. یکم مکث میکنه و خودش رو میکشه عقب و یه لبخند میزنه.
اولین بوسه بی هیجان و با برنامه که نشون از محبتش داره. این بوسه درسته که بیش از چند دهم ثانیه طول نکشیده اما لذتی بی انتها داره.

هیچ نظری موجود نیست: